متقاعد : مُجاب ( خود متقاعد در عربی به معنی بازنشسته است. ) عکس : الصورة
All boarding school charter faculty elementary school grade university grammar university high school junior high school See all meanings Idioms and phrases educate university phrase
These examples are from corpora and from sources online. Any views within the examples do not stand for the opinion in the Cambridge Dictionary editors or of Cambridge University Press or its licensors.
اُسکول ( اُسکُل یا اُشکول ) اُسکول اصطلاحی به معنای آدم نادان ، بی خاصیت و به درد نخور است. اصل این اصطلاح که به صورت اُشکول هم به کار می رود از واژه ی «عُثکول» در عربی است. عثکول خوشه ی خرماست و به چیزی مانند خوشه ی خرما که برای زینت در برابر هوا می نهاده اند تا تکان بخورد و مایه ی سرگرمی شود نیز می گفته اند. عثکول خوشه ی خرمایی بوده که خرماهایش را خورده اند و فقط به درد سرگرمی می خورد.
Today, the emphasis is on the different amounts of looking through, memorizing, and reciting the Quran. Attending a Qur'anic school is how little ones become acknowledged users in the Islamic religion. Children normally attend state educational facilities and also a Qur'anic school.
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم ×
خوب است بدانید واژگان عربی در فارسی بسیار است امّا بیشتر این واژه ها در خودِ زبان عربی یا به کار نمی روند و یا معنای دیگری دارند. به دیگر سخن این واژه ها را ما ایرانیان از ریشه های عربی ساخته ایم. امروزه دیگر چنین کاری در فارسی انجام نمی شود . به چند نمونه توجّه کنید :
سرویس هاقیمت خودرواطلاعات داروییقیمت طلا و سکهجدول مسابقات فوتبالقیمت دلارکالری مواد غذاییقیمت موبایلجدول پخش فوتبالقیمت تبلتنهج البلاغهتیتر روزنامه هاصحیفه سجادیه
academic structures will often be purpose constructed: made with architectural options distinctive to universities, including lecture rooms and centralized restrooms, together with other intent constructed attributes.
[ترجمه ترگمان] این مدرسه تنها از دانش آموزان سفیدپوست در دهه ۱۹۵۰ تشکیل شده بود
دیکشنری انگلیسی دیکشنری آلمانی دیکشنری فرانسه دیکشنری ترکی استانبولی دیکشنری اسپانیایی click here دیکشنری عربی دسترسی سریع
اسکول دره اسکول دره . [ اِ دَ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان برغان ولیان بخش کرج شهرستان تهران ،
تصاویر کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری scholarship scholar schnitzel schnecken schnauzer faculty-age youngster school bus university of considered faculty teacher schoolbag کلمات نزدیک scholastic aptitude check scholastic scholarship scholarly scholar school board college bus college district faculty Good friend university kid
ایس ایس پی جعفرآباد نے جیو نیوز کوبتایا کہ آج ایک بچے کے والد نے بچے کے ہمراہ تھانہ ڈیرہ اللہ یار میں رپورٹ درج کروائی کہ اسکول کے ہاسٹل میں بچے کو جنسی زیادتی کا نشانہ بنایا جاتاہے، بعد میں مزید دو بچوں کے اقارب نے بھی تھانے آکر رپورٹ کروائی۔